ابراهیم شیخطادی در این سالها فیلمهایی ساخته که برای اکران، شرایط دشواری را متحمل شدهاند. «شکارچی شنبه» تازهترین فیلم اوست که پس از نمایش در بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر، حالا چند روزی است که به اکران عمومی درآمده است؛ فیلمی که علینصیریان، امیر یل ارجمند، مهدی فقیه و دارین حمسه از جمله بازیگرانش هستند و هماکنون در 11سینمای تهران روی پرده است. به بهانه اکران شکارچی شنبه گفتوگویی با شیخ طادی کردهایم که میخوانید.
- فیلمنامه شکارچی شنبه بر چه اساسی نوشته شد؟
فیلمنامه شکارچی شنبه براساس مستندات و سالها تحقیق و بررسی روی نظام حکومتی رژیم صهیونیستی نوشته شد و همه موضوعات و خط قصه آن کاملا مستند و واقعی است. انگیزه نگارش آن هم این بود که یک شناخت درستتر، جدیتر و کاملتری از نظام فکری رژیم صهیونیستی به مخاطبان ارائه شود.
- با توجه به اینکه شکارچی شنبه فیلم دشواری به لحاظ تولید بود، پروسه تولید این فیلم به چه شکل طی شد؟
بعد از شکلگیری فیلمنامه، آن را به مؤسسه شهید آوینی ارائه کردم. این مؤسسه هم از آن استقبال کرد و مراحل پیش تولید کار آغاز شد.
- آیا قبل از اینکه فیلمنامه را به این مؤسسه ارائه بدهید به بخش خصوصی هم مراجعه کردید؟ فکر میکنید از جانب بخش خصوصی تمایلی برای ساخت این قبیل آثار اصلا وجود دارد؟
بله. من اغلب فیلمهایم را ابتدا به بخش خصوصی ارائه میکنم اما برای فیلمهایی مثل شکارچی شنبه، این بخش توان اینگونه سرمایهگذاریها را ندارد. این موضوع را باید از 3زاویه بررسی کرد؛ نخستین بعد آن بحث برگشت سرمایه این قبیل آثار در داخل است. بهدلیل اینکه بعضی از آثار، مخاطب جهانی دارند اما سازوکار پخش و اکران آنها در کشورهای مختلف به دست کمپانیهای خاص است که آنها هم حاضر نیستند در حوزه افشاگری یا شناخت صهیونیسم کار کنند ،لذا این قبیل آثار اکران خارجی پیدا نمیکنند تا برگشت سرمایه از آن سمت به طرف سرمایهگذار وجود داشته باشد. دوم اینکه در داخل هم شرایط ما بهگونهای است که مردم برای رفتن به سینما ابتدا فیلم مفرح را انتخاب میکنند و بعد بهسراغ فیلمهایی میروند که احساس میکنند به آنها اطلاعات جدیدی ارائه میدهد. چون هزینه اینگونه فیلمها بالاست، سرمایهگذاری در آنها برای بخش خصوصی مقرون به صرفه نیست. از بعد سوم هم اگر بخواهیم قضیه را بررسی کنیم، این دسته از فیلمها در حوزه دفاع فرهنگی قرار میگیرند و اصلا وظیفه بخش خصوصی نیست که بیاید و سرمایهای را که با زحمت به دست آورده برای دفاع فرهنگی و نبرد نرم هزینه کند. کاملا مشخص است که این کار وظیفه و تکلیف ملی است و باید با بودجه ملی انجام شود چراکه دفاع، دفاع ملی است.
- بازخورد شکارچی شنبه در جشنواره فیلم فجر به چه صورت بود؟
در جشنواره 2سال پیش از طرف منتقدان، خواص و مخاطبان بازخورد بسیار خوبی نسبت به فیلم وجود داشت. بسیاری به ما تبریک گفتند و ابراز محبت کردند از بابت اینکه بالاخره نخستین بار است که جمهوری اسلامی با این قدرت وارد نبرد نرم میشود ولی برخی از مدیران در وزارت ارشاد صلاح نمیدانستند که فیلم اکران و مطرح شود، لذا ما برای ورود به جشنواره از سمت مدیران فرهنگی دولتی به غیر از آقای شمقدری دچار مشکل شدیم.
- دلیل مخالفت مدیران دولتی با اکران شکارچی شنبه چه بود؟
آنها مسائل امنیت ملی را مطرح میکردند و اینکه صلاح نیست این فیلم اکران شود. البته یکی دو نفر از مدیران به خاطر نظریات شخصیشان با فیلم مخالفت میکردند نه عمده آنها و در نهایت هم نظر آنها نتوانست جلوی ورود فیلم را بگیرد اما در قسمت داوری جشنواره فیلم فجر این اتفاق افتاد و نسبت به فیلم موضعگیری شد و این سلیقه و نظریه روی هیأت داوری تأثیر گذاشت و در واقع در برابر فیلم موضع گرفتند.
- کمی بیشتر در این مورد توضیح میدهید؟
در هیأت داوری فیلم را ضدیهود معرفی کردند و این ضدیهود بودن هم قبل از داوری توسط بعضی از معاونتهای فرهنگی ما مطرح و از آنجا به بخش داوری القا شد. در نتیجه آنها همه تصور میکردند که این فیلم ضدیهود است. البته من نسبت به این نظریه تحلیل دارم. در کل دنیا هیچ رسانهای در هیچ حوزهای نسبت به قضیه صهیونیسم به خاطر نفوذ قدرتمند آن ورود پیدا نمیکند. به همین دلیل اطلاعات جهانی نسبت به این رژیم محدود است و اطلاعاتی هم که ما بهدست آوردیم کاملا با فضای رسانهای و آنچه تا به حال بهدست آمده بود و در رسانهها به مردم ارائه میشد تفاوتهای زیادی داشت. این تفاوتها باعث شد که برخی در نوع اطلاعات به شک بیفتند که آیا این اطلاعاتی که ما ارائه میدهیم درست است یا آنچه تا به حال گفته میشده و اطلاعات معمول و عرف بوده؟ آنها به تردید افتاده بودند که شاید این اطلاعات صحت و سقم نداشته باشد و من بهعنوان نویسنده و فیلمساز نظر شخصی و تحلیل فردی خودم را ارائه داده باشم اما بعدها به همه ثابت شد این فیلم کاملا تحقیقی و مستدل است و حتی داستان و شخصیتهایش هم واقعی هستند. در واقع اختلاف نظری در دیدگاهها وجود داشت.
- در مورد محلها و مراحل ساخت فیلم کمی توضیح میدهید؟
بخش اعظم کار در لبنان و بخشی هم در شمال ایران گرفته شد؛ بهدلیل اینکه ایندومنطقه به لحاظ جغرافیا و معماری تشابه زیادی با هم داشتند.
- بازیگران خارجی فیلم را براساس چه معیارهایی انتخاب کردید؟
بازیگرانی که در لبنان و سوریه آماده کار بودند لیست شده و از بین آنها چند نفر برای حضور در فیلم انتخاب شدند. 2بازیگر خارجی دیگر هم داشتیم که اهل ارمنستان بودند ولی فارسی را خوب حرف میزدند که از این دو خانم هم در فیلم استفاده کردیم. خانم دارین حمسه از بازیگران خوبی هستند که قبلا هم در فیلمهای ایرانی حضور داشتهاند و احساس کردیم فیزیک چهره ایشان برای ایفای نقش مادر از همه مناسبتر است، در کنار اینکه بازی بسیار خوبی دارند و مستعد هستند. امتیاز دیگری هم که خانم حمسه داشتند این بود که با ایرانیان و اخلاقیاتشان آشنایی بیشتری داشتند.
- تا اینجا از اکران فیلمتان و شرایط مربوط به آن راضی هستید؟
خب، طبیعی است که رضایت کارگردان در اکران شرط لازم نیست. شرط لازم در حال حاضر بحث سرمایه است. وقتی سرمایه در سینما نقش حمایتی نداشته باشد و نقشش حاکمیتی باشد طبیعی است که تعدادی از فیلمها در اکران با مشکل مواجه شوند. من با 9، 8سالن نمایش کجا میتوانم از شرایط راضی باشم در حالی که فیلمهای دیگری هستند که 50سالن دارند و یکی دو ماه هم اکران میشوند و با این شرایط به سختی پول خودشان را درمیآورند یا اصلا موفق نمیشوند. این نشان میدهد ما در بخش اکران کاملا با یک بازار سرمایهداری روبهرو هستیم که خبری از دولت و حمایتهای دولتی در این بخش نیست.
سینمای ما هنوز کوپنی است و تعدادش استاندارد نیست و آنقدر سالن نداریم که برای اکران فیلمها لابی نشود و تعداد سالنها آنقدر نیست که همه پخشکنندگان به اغنا برسند تا همه فیلمها بتوانند زمان مساوی و درستی داشته باشند. لذا با این تعداد سینما ما نمیتوانیم ابراز نارضایتی کنیم و چون من دلیل این اتفاق را میدانم توقع این را ندارم که تهیهکننده و پخشکننده من وارد جریاناتی شوند که در شأن آنها نیست و رفتارهای دیگری را برای گرفتن سالنهای سینما انجام دهند. گرفتن سالن به هر قیمت، با اعتقادات اخلاقی من، تهیهکننده و پخشکننده جوردرنمیآمد.